• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۰-۱۲ - ۰۰:۳۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

ترجمه صرفا برای ترجمه / کتاب جای پسته!

شاید برایتان جالب باشد که بدانید در سال‌های اخیر وزارت ارشاد برای ترجمه آثار ایرانی با اهدافی که مطرح کرده است مبالغی تخصیص می‌دهد تا فرهنگ کشورمان را از طریق کتاب به سایر نقاط دنیا معرفی کند. این مبالغ بنا به هر اثر متفاوت است. گاهی 500 یورو و گاهی 2 هزار یورو!

ترجمه صرفا برای ترجمه / کتاب جای پسته!

مهدی سلیمانی، فعال حوزه کتاب: «با عنایت به منویات مقام‌معظم‌رهبری درباره ترجمه آثار ایرانی به زبان‌های دیگر و حضور در عرصه جهانی، تاکید برنامه پنجم توسعه بر معرفی فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و گسترش ادبیات فارسی، برنامه‌های وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و شرح وظایف معاونت امور فرهنگی در شناخت، معرفی و اشاعه فرهنگ ایران‌-‌اسلامی و حضور کتاب ایرانی در بازارهای جهانی، معاونت امور فرهنگی درنظر دارد از فعالیت‌های بخش خصوصی در ترجمه و انتشار کتاب‌های ایرانی به زبان‌های مختلف در بازارهای جهانی با شرایط زیر حمایت کند. اهداف طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی عبارتند از: تقویت صنعت نشر ایران در حوزه نشر بین‌الملل؛ معرفی، اشاعه و گسترش ادبیات، فرهنگ و هنر ایران در جهان؛ تسهیل روابط فرهنگی با جهان از طریق نخبگان فرهنگی و هنری؛ فراهم‌سازی زمینه‌های حضور فعال، موثر و پایدار موسسات فرهنگی و هنری برای تولید و عرضه محصولات در نقاط مختلف جهان.» آنچه خواندید متنی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سایت خود برای معرفی «طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی» نوشته است. برای اینکه بدانیم این طرح تا امروز چقدر موفق بوده، کافی است ابزاری داشته باشیم برای سنجش اهداف ذکر شده که متاسفانه چنین ابزاری را نداریم!

اینکه ما برای ترجمه آثار ایرانی تلاش کنیم، کاری پسندیده است. اینکه برای معرفی آثار و فرهنگ خودمان به سایر نقاط جهان هزینه کنیم، امر مبارکی است. اما چگونگی و روش این کار هم بسیار مهم است. ما می‌توانیم هزینه‌های بالایی را متحمل شویم برای ترجمه اثر و در تیراژ مدنظر خودمان آن را چاپ کنیم، ولی آیا این آثار به‌دست مخاطب هدف می‌‌رسد؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید در سال‌های اخیر وزارت ارشاد برای ترجمه آثار ایرانی با اهدافی که مطرح کرده است مبالغی تخصیص می‌دهد تا فرهنگ کشورمان را از طریق کتاب به سایر نقاط دنیا معرفی کند. این مبالغ بنا به هر اثر متفاوت است. گاهی 500 یورو و گاهی 2 هزار یورو!

فرقی ندارد که این اقدام توسط نهادهای دولتی انجام شود یا خصوصی! در هر دو مورد گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد تعداد قابل توجهی از آثار ترجمه شده بعد از اینکه ترجمه می‌شوند طی چرخه‌ای مبهم از دسترس خارج می‌شوند و به‌دست مخاطبان نمی‌رسند و سر از انبارهای دورافتاده درمی‌آورند یا به عناوین مختلف از بین می‌روند. این به این معناست که تمام ایده‌ها و تلاش‌هایی که پشت ترجمه این آثار وجود دارد تا تیرش را به قلب مخاطب هدف خود بنشاند، اصلا به هدف نمی‌رسد!

البته این اتفاق همیشگی نیست و نمونه‌های موفقی هم داریم مانند کتاب شهید ابراهیم هادی که در لبنان ترجمه شد و حتی جایزه دریافت کرد و کتاب را در کتابفروشی‌های لبنان نیز می‌توانیم تهیه کنیم. ما به تعداد زیادی از این نمونه‌ها نیازمندیم که بتوانیم به اهداف مطرح‌شده برسیم و فرهنگ ایرانی-اسلامی خودمان را معرفی کنیم. آنچه به ذهن من می‌رسد این است که اکثریت کتاب‌هایی که ترجمه می‌شوند، صرفا ترجمه می‌شوند و توزیع خوبی انجام نمی‌شود و در اکثر مواقع هدف تامین نمی‌شود.  نمی‌توان از ناشر توقع داشت با وجود سختی‌هایی که در داخل و خارج کشور برای تولید و توزیع اثر مواجه است بتواند شبکه‌های توزیع موثر را در کشورهای دیگر شناسایی و ارتباط‌گیری کند، لذا دو راهکار موثر را می‌توان پیشنهاد داد؛ یکی ارتباط بیشتر و فعال ناشران با آژانس‌های ادبی داخلی و ترجمه اثر به شکل حرفه‌ای و دیگری استفاده از ظرفیت رایزنان فرهنگی‌ کشورمان برای شناسایی شبکه‌های توزیعی در کشورهای مختلف و مرتبط کردن آژانس‌های ادبی و ناشران ایرانی با آنان. اگر این موضوع توسط مسئولان جدی گرفته شود می‌توانیم تصور کنیم که در سال‌های آینده ایران را به‌جای پسته‌های خوبش با کتاب‌های خوبش بشناسند!

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

روزنامه فرهیختگاننظرسنجی

مناظره‌های دور دوم، چقدر شما و اطرافیانتان را به مشارکت در انتخابات ترغیب کرده است؟



مشاهده نتایج

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟